پسوند «یک» در فارسی، و «وک» در نیشابوری
توی گویش نیشابوری یک پسوند هست که در فارسی اونقدر پررنگ نیست. اونم «ـوک» ه تلفظشم مثل ok در took توی انگلیسیه تقریبا. توی فارسی معادلش ـیک ه. مثلا شما تار/نزد رو دارید بعد ازش تاریک/نزدیک رو میگیرید. جوری که توی وب خوندم خود این پسوند از فارسی میانه میاد و با ique مثل تکنولوژیک فرانسوی همریشه است.
خلاصه با همین پسوند که توی فارسی مرده، میشه خیلی چیزا ساخت. پسوند ـی برای ساخت صفت از اسم توی خیلی جاها جواب نمیده. سر همین مثلا پیشنهاد دادن بهجای گرفتن «بیضوی» از بیضی و «هذلولوی» از هذلولی بگیم «بیضیک» و «هذلولیک». یک سری کلمههای خوشگل و باکلاس هم میشه ساخت با این پسوند، مثل «دانشیک» بهمعنی علمی.
توی گویش نیشابوری هم چندین تا کلمه هست که ساختشون جالبه.
- پیر -> پیروک (پیرمانند مثلا پوستی که چروکیده باشه)
- باد -> بَدوک (کسی که پرباده، پر از فخرفروشیه)
- جیغ -> جیغوک (کسی که زیاد فریاد میزنه)
- ترسو -> تُرسُنوک (کسی که زیاد میترسه)
- پورچَنه (پرچانه) -> پورچُنوک (کسی که زیاد حرف میزنه)
- چرب -> چوربوک (صفت ظرفای چرب)
- چسبنده -> چُسبُندُنوک (نوچ، چسبمانند)
- زرد > زردوک (بیمار)
- گوز -> گَوزوک (گوزو 😁) / چس -> چسّوک (به همین معنی)
- ریخ (فضولات انسانی) -> ریخوک (آنکه زیاد بریند)
- خیل (آب دماغ) -> خیلّوک (کسی که آب دماغش میزنه بیرون)
- عَللُتوک (یعنی مریض نمیدونم از چی ساخته شده، احتمالا از علیل میاد)
- لپوک (هندونه یا خربزه رسیده)
حدسهای بیربط خودم:
- چوبجیک (پرندهای که روی چوب جیکجیک میکند) بدهد چوبجیغک که بدهد -> چغوک (گنجشک)
- ناز -> نَزوک (که بدهد همون نازک فارسی)
ایدهٔ وبسایت: اگر کسی حال داشت میتونه بهم پیام بده خرد خرد و در درازمدت با هم یک سایت بسازیم برای گردآوری لهجههای مختلف ایران.
سوال یا نظری دارید؟ خیلی راحت بهم پیام بدید:
پیامرسان سیگنال: hossein.01
رایانامه: me@hossein.me (pgp)
دوست دارید همین الان مطالب مشابه بیشتری بخونید؟ آرشیو این وبلاگ حداقل 45 مقالهی آمادهی خوندن داره. من یک لیست از مطالب باحال اینترنت هم درست کردم که چندوقتیکبار بهروز میشه.
اشتباهی پیدا کردید؟ این وبلاگ تحت مجوز آزاد منتشر شده، میتونید مشکل رو توی مخزنش بهم بگید.
مرسی که خوندید ♡ مجوز آثار این وبلاگ